تحلیل سیاسی و اقتصادی هفته
ایران تحلیل مطابق هفته های پیش تحلیلی از مسائل سیاسی و اقتصادی تاثیر گذار را به سهامداران محترم و کاربران گرامی تقدیم می دارد. ضمنا به اطلاع می رساند که این مطلب توسط یکی از کابران به ایران تحلیل ارسال شده است که عینا در اختیار دیگر سهامداران قرار می گیرد.



در زمستان بسیار سرد امسال بی شک دوهفته اخیر آبستن حوادث ورویدادهای بسیار مهم وتاثیر گذار در حوزه اقتصاد وتوسعه ایران بوده است . که در دو حوزه رویدادهای سیاسی امنیتی و اقتصادی به بررسی آنها پرداخته می شود .
جنجال خبری ورسانه ای امریکا درحوادث تنگه هرمز وسوالات مطرح شده مابین یگان های مرزبانی ایران ورزم ناوهای امریکایی در کنار سفر خاور میانه ای رییس جمهور امریکا مهمترین تیتری بوده است که خبرگذاری ها به ان پرداخته اند .
در تحلیل این وقایع کارشناسان سیاسی معتقدند که سفر رییس جمهور امریکا به خاورمیانه زمانی انجام می گیرد که بهای نفت توانست رکورد بی نظیر 100 دلار در هر بشکه را بشکند ودر محدوده قیمتی بالای 90 دلار باقی بماند . بوش اعلام کرده است هدف از این سفر مقابله با نفوذ روز افزون ایران در منطقه است . امریکا که بعد از سقوط شوروی خاورمیانه وبه خصوص منطقه انرژی خیز خلیج فارس را حیاط خلوت خود میدانست امروز بازیگر جدید وقدرتمندی را در این منطقه حساس مشاهده می کند و این رقیب که از امتیازات برتری در منطقه نسبت به امریکا برخوردار است کشوری مستقل در تصمیم گیری و با نفوذ به نام ایران است .
امریکا می خواهد با نفوذ ایران که به علت داشتن منابع عظیم انرژی قصد دارد به بازیگری مهم در جهان تبدیل شود مقابله کند. از سویی امریکا همواره سعی کرده است اعراب را درمقابل ایران قرار دهد و ابتدا آنها را از موضوع فلسطین دور کرده ، سپس ایران را به عنوان دشمنی سنتی برای اعراب نمایش داده و امروز قصد دارد تا به اعراب بفهماند ایران دشمن بنیادی برای آنهاست واسرائیل مورد اطمینان تر از ایران می باشد .
کشورهای عربی که همواره دونباله رو سیاست غرب هستند امروزه در دوراهی بزرگی قرار گرفته اند . دوراهی که به دولتهایی که قدرت خود را از واشنگتن گرفته اند نه از مردمشان هشدار می دهد باید به دوست غربی خود که خواهان نفت ارزان آنها است اعتماد کنند یا به همسایه قدرتمند خود درمنطقه که از نفوذ زیادی در منطقه وبه خصوص افکار عمومی برخوردار است توجه نمایند .
امریکا همواره سعی دارد با بیان خطر بالفعل ایران درمنطقه اعراب را به بهانه حمایت، همراه با خود نگهدارد وبا فروش رقم های میلیاردی سلاح به انان دوستی خود را ثابت کند وحضور خود در منطقه را مشروع جلوه دهد اما به راستی این پیمانها چقدر برا ی اعراب مفید است . انها درامد های نفتی را برای سلاحهایی که کاربردی در منطقه ندارند پرداخت می کنند و همواره سعی شده قدرت نظامی اعراب از اسرائیل بیشتر نشود .
اعراب که به نظر می اید از این مسابقه قدرت در خلیج فارس خسته شده اند وباید با ادامه این روند تمام سود های نفتی خود را هزینه سلاحهایی کنند که ممکن است هر گز به کار نیایند، بهترین راهکار برای انها پذیرش قدرت وفشردن دست دوستی ایران می بینند زیرا بوش به خوبی عدم همراهی افکار عمومی منطقه را با سران دولت های عربی پیرامون سیاست غرب در خصوص ایران ومنطقه به طور مستقیم می بیند .
این امر به تاثیر گذاری بیش از پیش ایران در حوزه انرژی که لازمه توسعه پایدار است می پردازد واثر گذاری ایران را در مسائل اقتصادی افزایش میدهد وفرصت را برای جذب سرمایه گذاری در منطقه خلیج فارس افزایش می دهد وترکیب قدرت در منطقه را به نفع ایران عوض می کند.
موضوع دوم برخورد گشتی های ایرانی با رزم ناوهای امریکا بوده است که غرب با اتکا به جنگ رسانه ای سعی در وارانه جلوه دادن آن داشت وانگشت اتهام را به سوی نیروهای مسلح ایران در منطقه به عنوان تهدید دراز کرد . اما اگر واقع بین باشم دلیل این عمل امریکا به وضوح مشخص است وچیزی نیست جز ادامه جنگ روانی غرب علیه ایران در منطقه وتحت شعاع قرار دادن سفر محمد البرادعی به تهران که از همکاری ایران با آژانس بین المللی انژی هسته ای حکایت دارد . وغرب بعد از اثبات عدم انحراف هسته ای ایران توسط نهادهای امنیتی خود سعی در ایجاد نوعی جنگ روانی برای متشنج کردن منطقه را دارد تا بتواند راحت تر از اسرائیل جانبداری کرده یا قرارداد های میلیاردی سلاح با اعراب امضا کند ومهمتر از همه ،اعراب را به رژیم صهیونیستی برای مقابله با خطر ایران نزدیک کند. اما علاوه بر اتفاقات بالا رویدادهای دیگری در منطقه نیز به وقوع پیوست . مانند به تعویق افتادن انتخابات آتی در پاکستان ، که باید یاداور شد شرایط دست به دست هم داده است تا در انتخابات آتی حزب مردم که رهبر خود خانم بوتو را از دست داده است با حمایت طرفداران نواز شریف دولت اتی پاکستان را تشکیل دهند ومشرف را بیش از گذشته تحت فشار قرار دهند .
در لبنان نیزهنوز طرفداران گروههای مخالف به رهبری حزب الله نتوانسته اند با جناح حاکم وطرفدار غرب به رهبری سعد حریری برای پست ریاست جمهوری به توافق برسند و لبنان همچنان در بن بست سیاسی قرار دارد .
این اتفاقات همه دست به دست هم داد تا باره دیگر ثابت کند ایران مهمترین نقش را در منطقه دارد و هر طرحی بدون مشارکت ایران محکوم به شکست است .
در حوزه اقتصادی در دو هفته اخیر تحولات مهم وتاثیر گذاری به وقوع پیوسته است که به مهمترین انها پرداخته می شود .
دولت سر انجام لایحه بودجه کل کشور را تسلیم مجلس کرد . باید گفت در لایحه اخیر نکات بسیار مهم وقابل توجهی نهفته است . باید از تصمیم دولت برای پایان دادن به ده ها طرح عمرانی نیمه تمام که به طور عمده در زیربنای اقتصاد نقش دارند استقبال کرد زیرا اتمام این پروژه ها که بعضی سالیان سال در کندی اجرا متوقف بودند می تواند بستر بیش از گذشته رشد کشور را فراهم کند .
دولت در لایحه سال اینده سهم بسزایی را برای حمل ونقل جاده ای و ریلی در نظر گرفته که کاری بسیار سازنده برای کشوری همچون ایران که در مسیر ارتباطی اروپا به اسیا و دسترسی کشورهای اسیایی منطقه قفقاز به ابهای ازاد قرار دارد تاثیر گذار می باشد .
دولت که قیمت نفت را حدود 50 دلار در بوجه تخمین زده است باید به سوالاتی پیرامون انچه در اقتصاد ما می گذرد جواب دهد مانند انکه با افزایش قیمت نفت تاثیر به سزایی در سطح زندگی مردم ایجاد نشده است وهمچنان تورم در حال رشد است . ایا دولت که درامدهایش بیش تر شده است ، می تواند تورم را در سال آتی مهار کند . یا آنکه چرا با وجود افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی وکاهش ارزش دلار در جهان نرخ این ارز در مقابل ریال تغییری نکرده است وچرا مسئولان همواره سعی در ضعیف نشان دادن ریال به عنوان واحد پول کشوری که صاحب یکی از بزرگترین قدرت های انرژی جهان است دارند .
ودر نهایت ایا سال اتی غول قدرتمند تورم را که در حال شکاندن کمر قشرهای ضعیف جامعه است رام خواهد شد ؟ به زودی مجلس کار بررسی لایحه بودجه کل کشور را اغاز می کند در خلال ان به این سوالات پاسخ داده می شود .
در دوهفته اخیر از طرح بانک مسکن برای پرداخت دو وام برای یک خانه صحبت به میان امد طرحی که مسئولان انرا برای ساخت مسکن در نظر گرفته اند.
اما هنوز کسی وام های ده میلیونی را که رشد ناهنجاری را درقیمت مسکن بوجود اورد فراموش نکرده است و دولت از ان به عنوان اشتباه یاد می کند .
حال دولت قصد پرداخت مجدد این سری وامها را بامبلغی بالاتر دارد . باید از نظام بانکی به خصوص بانک مسکن و وزارت مسکن سوال کرد متقاضیان این وامها چه کسانی هستند ایا دولت سامانه های نظارتی در اختیار دارد تا دلالان را شناسایی کند . اگر دولت قصد ساخت مسکن انبوه را دارد باید این اقدام را ستود اما مقوله انکه هر کس با گرفتن وام بخواهد ساخت وساز کند تنها یک نتیجه را به دنبال دارد زیرا با کاهش نرخ سود بانکی مردم دیگر رغبت چندانی به سرمایه گذاری در بانک هارا ندارند و این کار تمام پولهایی را که باید به طرف بوررس به عنوان بهترین نوع سرمایگذاری یا بخش تولید برود به سمت خود جذب می کند وساخت وسازهای غیر متعارف وبدون نظارت منجر به افزایش قیمت مسکن خواهد شد .
اما اگر دولت که امروزه هیچ ابزار نظارتی بر قیمت مسکن در اختیار ندارد بتواند انبوه سازان واقعی را سناسایی کرده و با درجه بندی نوع ساخت و سازمانها وام وتسهیلات در اختیار آنها قرار دهد شاید بتواند موفقیت بیشتری داشته باشد .
به هر حال عزم مصمم دولت برای خانه دار کردن تمامی اقشار جامعه جای تحسین دارد و می تواند بخش اسیب پذیر وبحرانی مسکن را به سر انجامی مطمئن برساند .
در بعد انرژی تصمیم شرکت گاز پروم روسیه برای فروش گاز بر پایه قیمت نفت می تواند بیش از گذشته اهمیت انرژی و ایران را به عنوان دومین دارنده ذخایر گازی جهان مطرح کند.
در مجموع اقتصاد ایران راهی مشخص را درراستای چشم انداز بیست ساله در حال پیمودن است .
سید آرمان نواب زاده سهی

__________________
همیشه دو چیز را در نظر بگیرید. رضایت خدا و نزدیکی مرگ.