امروزه یکی از نشانههای سلامت اقتصاد، وجود زمینههای متعدد جهت تبدیل مازاد نقدینگی و پسانداز موجود به سرمایهگذاری، تولید ثروت و ارزشآفرینی است. در این بین بازار سرمایه، ابزاری مناسب برای هدایت نقدینگی مازاد به سوی این مقاصد بوده که با توجه به گسترش آن، تقریبا امکان حضور و مشارکت در آن برای همگان وجود دارد.
توسط آقای محمدحسین عبدالرحیمیان، مدیر سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری سایپا بیان شد
امروزه یکی از نشانههای سلامت اقتصاد، وجود زمینههای متعدد جهت تبدیل مازاد نقدینگی و پسانداز موجود به سرمایهگذاری، تولید ثروت و ارزشآفرینی است. در این بین بازار سرمایه، ابزاری مناسب برای هدایت نقدینگی مازاد به سوی این مقاصد بوده که با توجه به گسترش آن، تقریبا امکان حضور و مشارکت در آن برای همگان وجود دارد. کارکرد مطلوب بازار سرمایه زمانی اتفاق میافتد که سرمایهگذاران با اطلاعات جامع و آگاهی کامل در آن فعالیت کنند تا این بازار بتواند نقش خود را در ارزشآفرینی برای افراد و کمک به چرخهء تولید در سطح کلان اقتصادی به خوبی ایفا کند. بنابراین در این نوشتار هدف این است تا راهکارهایی جهت انتخاب و مدیریت سهام ارایه شود که با به کار بستن آنها بتوان اطمینانی نسبی از کسب بازدهی مطلوب حاصل کرد.قبل از ورود به بحث اصلی ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
* نخستین نکتهء قابل توجه این است که سرمایهگذاران باید با توجه به ویژگی شخصیتی خود اقدام به انتخاب ابزار سرمایهگذاری کنند. این مبحث که در نظریات نوین مالی به عنوان رفتار مالی (Financial Behavior) مطرح شده است، چنین بیان میکند که همهء افراد در یک سطح ریسک پذیری قرار نداشته و در نتیجه انتظارات یکسانی ندارند. شرایط فعلی سرمایهگذاری در کشورمان به گونهای است که ریسک نسبتا بالایی به همراه دارد. طبق گزارش موسسهء Business Monitor در میان 130 کشور جهان، ایران به لحاظ ریسک سرمایهگذاری در سال 2006 در رتبهء 77 و در میان کشورهای خاورمیانه در رتبهء 12 قرار گرفته است. شاخص ریسک سرمایهگذاری هر کشور براساس معیارهای ریسک اقتصادی، ریسک سیاسی و ریسک فضای تجاری سنجیده میشود، بنابراین سرمایهگذاران باید با توجه به آستانهء تحملپذیری ریسک، ابزار مناسب سرمایهگذاری را انتخاب کنند، به این معنی که چنانچه آنها دارای شخصیتی محافظهکارانه (Conservative) بوده و در فرآیند سرمایهگذاری حاضر به پذیرش ریسک نباشند، باید با انتخاب ابزارهایی که از سودآوری آن مطمئن هستند، ریسک خود را کاهش دهند. در این شرایط ابزارهایی چون اوراق مشارکت و گواهی سپرده مناسب به نظر میرسد.
سررسید بازار سرمایه برخلاف بازار پول، بیش از یکسال است، بنابراین توصیه میشود سرمایهگذاران با انتخاب دورهء زمانی یکساله و بیش از آن بازده خود را محاسبه کنند.
مفاهیم ریسک و بازده جزء لاینفک سرمایهگذاری به شمار میروند بنابراین سرمایهگذاران باید تعادلی میان سهام کم ریسک (Low Risk) و کم بازده (Low Yield) با سهام پرریسک (High Risk) و پربازده (High Yield) ایجاد کنند. به این منظور لازم است، سرمایهگذاران مبتدی به صورت مستمر با مشاوران متخصص در حوزهء بازار سرمایه در ارتباط باشند.
* این نوشتار در صدد بیان معیارهای پیچیده برای سرمایهگذاران مبتدی نیست. شاخصهایی همچون واریانس، نیمه واریانس، ضریب تغییرات، بتا، کو واریانس، مفاهیمی مانند مرزکارا، مدلهای تک عاملی و چند عاملی در این مجال نمیگنجند، بنابراین هدف نوشتار حاضر این است که با بیانی شیوا و ساده، سرمایهگذاران محترم را در تصمیمگیری خود یاری کند.
در ادامه به بیان راهکارهای انتخاب سهام و تشکیل پرتفوی میپردازیم. نکتهء بسیار مهم این است که عوامل مورد نظر را باید به صورت یکجا و با هم مورد توجه قرار داد; چرا که بررسی جداگانهء هر کدام از آنها ممکن است به نتایج گمراهکنندهای بینجامد.
1- درآمد جاری Current Earning
گزارش سه ماههء ارایه شده توسط شرکتها باید بیانگر سودآوری متناسب با اهداف سالانه باشد. انیل (Oniel) محقق و مولف آمریکایی و موسس روزنامهء Investors Business Daily بیان میکند که شرکت مورد نظر باید حداقل 18 تا 20 درصد از پیشبینی سود سالانهء خود را در اولین گزارش پوشش داده باشد. همچنین تحقیقات وی نشان داد که عملکرد 9 ماههء 500 شرکت سهامی برتر در آمریکا طی 40 سال، حاکی از پوشش حداقل 70 درصد از برنامهء سالانه آنها بوده است.
2- رشد درآمد سالانهء Annual Earning Growth
از مهمترین نکات مورد توجه در انتخاب یک سهم رشد درآمد سالانه است. سود یک سهام باید طی پنج سال گذشته از رشد مناسبی برخوردار باشد اما باید گفت که رشد مطلوب درآمد سالانهء هر سهم در صنایع و کسب و کارهای مختلف، متفاوت است.
3- نسبتPEG (P/E به رشد )
در نسبت PEG نسبت P/E با رشد مورد انتظار (G ) مقایسه میشود. اگر نسبت PEG برابر یک باشد به این معناست که قیمتگذاری سهم در بازار با در نظر گرفتن پتانسیلهای رشد آن سهم صورت گرفته است. چنین اتفاقی در بازار کارآ (Efficient Market) و براساس رفتار عقلائی (Rational Behavior) کاملا طبیعی است; چرا که نسبت P/E بیانگر انتظارات رشد سودآوری آتی سهم است. اگر نسبت_PEG بزرگتر از یک باشد، نشان میدهد که سهم مورد نظر بالاتر از ارزش واقعی قیمتگذاری شده (Over Value) یا پتانسیل سودآوری آن بیش از انتظارات فعلی است.
اما در صورتی که نسبت PEG کمتر از یک باشد، میتوان گفت که سهم مورد نظر کمتر از ارزش واقعی قیمتگذاری شده است (Under Value) . معمولا نسبت PEG سهام ارزشمند، کمتر از یک است . به این معنا که سهم مورد نظر دارای پتانسیل افزایش سودآوری است و تاکنون بازار این ظرفیت را شناسایی نکرده است.
از سوی دیگر این حالت نشانگر عدم کارایی بازار است.
4- شاخصهای سودآوری ROA) ، (ROE
به طور کلی سودآوری به معنای مقدار سود ایجاد شده نسبت به مقدار وجوه سرمایهگذاری شده است. شاخصهای سودآوری معیار خوبی برای تفکیک سهام ارزنده و معمولی به شمار میرود. معمولا کارایی یک شرکت در این زمینه با دو نسبت بازده داراییها _(Return On Assets) و بازده حقوق صاحبان سهام (Return On Equity) سنجیده میشود.
5- تحولات جدید New Changes
یکی از معیارهای وضعیت شرایط آتی یک سهام، توجه به تحولات اخیر آن است. در این رابطه تغییراتی که گام مهمی در مسیر رشد، توسعه و موفقیت شرکت قلمداد میشوند، مدنظر قرار میگیرند. تغییرات مدیریتی، تولید و معرفی محصول جدید، دسترسی و ورود به بازارهای جدید و... از جمله این تغییرات هستند. به عنوان مثال شرکت Mc Donald با معرفی محصول جدید خود توانست شاهد رشد 1100 درصدی در چهار سال باشد.
6- عرضه و تقاضا Supply & Demand
عرضه و تقاضا،مبنا و قاعدهء تمام فعالیتهای بازار است. تحلیل عرضه و تقاضا نشانگر وجود شرایط تعادلی یا عدم تعادلی خواهد بود که وقوع چنین شرایطی برای محصولات یک شرکت به طور مستقیم و بدون در نظر گرفتن شرایط داخلی شرکت بر وضعیت آن تاثیرگذار است. تحلیل عرضه و تقاضا برای شرکتهای کوچکتر و با محصولات کمتر، سادهتر خواهد بود.
فقدان حمایتکنندگان نهادی برای یک سهم به معنای تزلزل شدید آن در برابر تغییرات نامطلوب خواهد بود. ترکیب یک سهم باید به نحوی باشد که مالکان بتوانند روند قیمتی آن را در شرایط نامطلوب کنترل کرده تا سهامداران را از زیانهای سرمایهای حفظ کنند. انیل (Oniel) بیان میکند که حضور سه تا 10 مالک حقوقی در ترکیب سهامداران برای یک سهم مناسب به نظر میرسد.
8- مزیت رقابتی Competitive Advantage
معمولا شرکتهای دارای مزیت رقابتی پایدار، رهبری بازار (Market Leadership) را در صنعت خود به عهده میگیرند و سودآوری بالایی را برای سهامداران ایجاد میکنند. به طور کلی ایجاد مزیت رقابتی ناشی از عوامل مختلفی مانند تولید محصول متمایز، برخورداری از نشان تجاری شناخته شده و پایین نگه داشتن هزینهها و... است.
9- نقدشوندگی سهام Liquidity
سرمایهگذاران باید سهامی را انتخاب کنند که از نقد شوندگی کافی برخوردار باشد بدین معنی که در هر زمان که مایل باشند بتوانند سهام خود را بفروشند.
10- اطلاعرسانی Reporting
سرمایهگذاران باید سهام شرکتی را انتخاب کنند که از نظر اطلاع رسانی عملکرد مناسبی داشته باشد. عدم اطلاعرسانی به موقع، سهامداران را نسبت به عملکرد آن شرکت دچار شک و تردید کرده و این موضوع اثر منفی روی سهام این دسته از شرکتها خواهد گذاشت.
هدف از معیارهای ارایه شده فوق این است که سرمایهگذاران بتوانند بازدهی بالاتر از بازدهی بازار به دست آورند. اما نکته قابل توجه این است که هیچ روش متقن و کاملا مطمئنی که کسب این بازدهی را تضمین کند وجود ندارد. دلیل این عبارت هم در مفهوم ریسک نهفته است چرا که بازار سرمایه همواره همراه با ریسک بوده و همانطور که اشاره شد این ریسک توسط سرمایهگذار پذیرفته شده است. نگاهی به معیارهای یاد شده نشان میدهد که سرمایهگذاران مبتدی باید بعد از آشنایی با اصول مقدماتی حسابداری و مدیریت مالی هنر خود را برای انتخاب سهام بهینه به کار گیرند. به این دلیل که متغیرهای تاثیرگذار کمی بر عملکرد شرکت مانند سودآوری به راحتی قابل دسترسی است اما درباره متغیرهای کیفی مانند مزیت رقابتی و مدیریت شرکت به همراه تهدیدات و فرصتهای آن و... به راحتی نمیتوان اظهارنظر کرد، به عبارت دیگر برای انتخاب سهام و تشکیل پرتفوی تنها یک راه وجود ندارد و تمام روشهای موجود، بهترین حدس (Best Guess) و نه گزینهء قطعی را ارایه میکنن