شرکتهای تامین مالی، ساختار و فعالیتها
مصطفی عظیمی
در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعهء صنعت خدمات مالی ستون فقرات اقتصاد شناخته میشود وبخش بزرگ و قابل رشدی از اقتصاد توسعهگرا است. در واقع میتوان گفت که وجود واسطهگری مالی متنوع، خدمات مدیریت ریسک و سایر خدمات مالی که صنعت خدمات مالی ارایه میکند، امکان رشد و توسعهء اقتصاد امروزی را فراهم آورده است. هر نظام مالی سالم و با ثبات، با زمینهسازی مدیریت صحیح اقتصاد کلان، عامل اساسی رشد پایدار است. در طبقهبندی کلی، نهادهای غیرسپردهپذیر به چهار گروه بیمهها، شرکتهای تامین سرمایه، شرکتهای تامین مالی و صندوقهای بازنشستگی تقسیم میشوند. در کشور ما با توجه به فقدان بازار پول و سرمایهء پیشرفته، لزوم وجود نهادهایی همچون شرکتهای تامین مالی، شرکتهای تامین سرمایه و ... ضروری به نظر میرسد. از طرفی با وجود قدرتی که بانکها در نظام پولی کشور دارند اهمیت شرکتهای تامین مالی دو چندان میشود. در این مقاله سعی شده است با بررسی ساختار و نحوهء فعالیت شرکتهای تامین مالی، این نهاد واسطهپذیر را معرفی کنیم.
الف) تعریف شرکت تامین مالیطبق تعریفی که فدرال رزرو ارایه کرده است شرکتهای تامین مالی، شرکتهایی هستند که عمدهء دارایی آنها وامی است که به افراد و شرکتها میدهند. شرکتهای تامین مالی همانند نهادهای سپردهپذیر، برای قرض دادن مجدد، وام میگیرند و از تفاوت نرخ بهرهء حاصل از وام گرفتن و وام دادن، سود به دست میآورند. از دیگر اسامی این شرکتها، نهادهای مالی غیربانکی، نهادهای واسطهای اعتباری غیرسپردهپذیر و شرکتهای وامدهنده هستند. وظیفهء اصلی شرکتهای تامین مالی دادن وام به افراد و شرکتهاست. این وامها شامل وامهای مصرفی، وامهای تجاری و وامهای رهنی هستند. برخی از این وامها شبیه وامهایی است که بانکهای تجاری میدهند و برخی دیگر کاملا متفاوت است. این نوع موسسات از آن جهت که سپرده قبول نمیکنند، با بانکها متفاوت هستند اما بر بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدت متکی هستند.
ب) اولین شرکت تامین مالیشرکت جنرال الکتریک برای مشتریانی که در گرفتن اعتبارات اقساطی از بانک با محدودیت مواجه بودند، در اوج رکود بازار شرکت «جی،ای،سی،سی» را در سال 1977 به عنوان اولین شرکت تامین مالی تاسیس کرد. به خاطر نرخ بهرهء مناسبی که این شرکتها ارایه میدادند، مشتریان و به ویژه شرکتهای تولیدی ترجیح میدادند از این موسسات تامین مالی کنند. در حال حاضر داراییهای این شرکت بالغ بر 500 میلیارد دلار است و در 47 کشور فعالیت میکند.
ج) ریسک در شرکتهای تامین مالیشرکتهای تامین مالی به نهادهای بسیار پرریسک شهرت دارند. مشتریان این شرکتها از درجهء اعتباری بسیار کمتری نسبت به بانکهای تجاری و سایر نهادهای پولی مالی برخوردارند. این گونه شرکتها ماموریت خود را اینگونه تعریف کردهاند: اعطای وام به شرکتهایی که توان دریافت وام از سایر موسسات را ندارند. به طور کلی جریان نقدی عملیاتی این گونه شرکتها با نوسانات زیادی همراه است. مدیران این شرکتها برای مقابله با این نوسانات اقداماتی را انجام میدهند که میتوان آنها را در سه مرحله خلاصه کرد:
مرحلهء اول: اولین مرحله در مدیریت ریسک این گونه شرکتها تنوع دادن به انواع بدهیهاست. شرکتها انواع مختلف بدهی اعم از تجاری، رهنی و ... را در پرفتوی خود قرار میدهند تا داراییهای آنها ریسک کمتری داشته باشد علاوه بر این در این مرحله باید سررسید وامها تحت کنترل کافی قرار گیرد.
مرحلهء دوم: شرکتهای تامین مالی برخلاف صندوقهای مشترک سرمایهگذاری که به عنوان واسطهء بین وامگیرنده و سهامدار عمل میکنند، هیچ عملیات واسطهگری انجام نمیدهند. این شرکتها میکوشند در این مرحله با طراحی قراردادهایی برای جابهجایی ریسک قرضگیرنده بر اطلاعات نامتقارن که در بازار وجود دارد غلبه کنند.
مرحلهء سوم: در این مرحله به منظور کنترل ریسک سرمایهگذار، تخصیص سرمایه صورت میگیرد. مدیران با توجه به جریان نقدی مورد انتظار، سرمایهء مورد نیاز را اختصاص میدهند.
د) اندازه، ساختار و اجزای شرکت تامین مالی
برای بررسی اندازهء شرکتهای تامین مالی بهتر است داراییهای آنها را در نظر بگیریم. مجموع داراییهای شرکتهای تامین مالی در جهان در سال 2000 بالغ بر 6/1303 میلیارد دلار، نسبت به سال 1977 که 3/104 میلیارد دلار بود، به رشد 1150 درصدی رسید که نشاندهندهء رشد این صنعت در سالهای اخیر است. طبق آخرین ترازنامهء ارایه شده از این شرکتها در سال 2006 مجموع داراییهای آنها حدود 9/2119 میلیارد دلار است. در واقع میتوان گفت که این شرکتها در سال 2006 نسبت به سال 2000 رشد 63 درصدی را شاهد بودهاند. 80 درصد داراییهای این صنعت در اختیار 20 شرکت بزرگ است که اکثر آنها از زیرمجموعههای فراوانی تشکیل شدهاند. شرکتهای بزرگ (مادر تخصصی) غالبا برای تسهیل فروش محصولات خود اقدام به تاسیس شرکتهای تامین مالی میکنند. از طرفی این شرکتها وظیفه دارند تامین مالی این شرکتها را نیز به عهده بگیرند. 10 شرکت بزرگ تامین مالی جهان با توجه به مقدار حسابهای دریافتنی در جدول شمارهء یک نمایش داده شده است.
برای بررسی ساختار این نوع شرکتها میتوان ترازنامهء این شرکتها را با ترازنامهء بانکها مقایسه کرد. ترازنامهء شرکتهای تامین مالی بسیار شبیه ترازنامهء بانکهاست اما در عین حال تفاوتهایی نیز دارد. عمدهء تفاوت به شرح زیر است:
1-داراییها: ترازنامهء بانکها به گونهای است که علاوه بر وجوه نقد و اسناد خزانه، داراییهای رهنی، وامهای تجاری و مصرفی را نیز در بردارد. این در حالی است که در شرکتهای تامین مالی فقط وامهای رهنی، تجاری و مصرفی در قسمت داراییها هستند.
2-بدهیها: عمدهء بدهی بانکها سپردهای است که از سپردهگذاران دریافت میکنند. شرکتهای تامین مالی با توجه به ماهیتشان در قسمت بدهیهای خود هیچ نوع سپردهای را به ثبت نمیرسانند و عمدتا از اوراق تجاری استفاده میکنند.
3-حقوق صاحبان سهام: در قسمت حقوق صاحبان سهام تفاوت عمدهای بین ترازنامهء بانک و ترازنامهء شرکتهای تامین مالی مشاهده نمیشود.
انواع شرکتهای تامین مالیشرکتهای تامین مالی سه نوع هستند:
1-شرکتهای تامین مالی فروش: مهمترین وظیفهء آنها ارایهء وام به مشتریان، خردهفروشها و تولیدکنندگان است. به خاطر سهولت و سرعت در ارایهء وام، این نوع شرکتها با نهادهای سپردهپذیری که وامهای مصرفی میدهند رقابت میکنند. البته به دلیل تفاوتی که فرآیند اعطای وام در شرکتهای تامین مالی با بانکها دارد، ریسک این وامها نیز بیشتر است.شرکتهای عمدهای که در این گروه قرار میگیرند عبارتند از: شرکت پذیرش جنرال موتورز، شرکت اعتباری فورد و شرکت پذیرش سرز روباک.
2-شرکتهای اعتباری شخصی: اعطای وامهای اقساطی به مصرفکنندگان از عمده فعالیت آنهاست. این دسته از شرکتهای تامین مالی به افرادی وام میدهند که درآمد مناسبی ندارند و یا به خاطر سوءسابقهء اعتباری که نزد بانکها دارند، نمیتوانند از بانکها وام بگیرند. این افراد با قبول ریسک بیشتر نرخ بهرهءبالاتری را نیز متقبل میشوند و از این گونه شرکتها وام میگیرند.شرکتهایی که در این گروه قرار میگیرند، عبارتند از; شرکتتامین مالی هوزهولد، امریکن جنرال فایننس و امریکن اکسپرس.
3-شرکتهای اعتباری تجاری: معمولا به شرکتها از طریق خرید حسابهای دریافتی (با نرخی کمتر از ارزش اسمی آنها) وام میدهند. نوع دیگر وامی که میدهند لیزینگ تجهیزات است به عنوان مثال لیزینگ هواپیما برای خطوط هوایی.
شرکتهای عمدهای که در این گروه قرار میگیرند عبارتند از گروه سی،آیتی، هلر فایننشال و شرکتسرمایهای جنرال الکتریک.
ترازنامه و روند اخیر آن
1- داراییها
عمدهء اقلام تشکیلدهندهء داراییها در شرکتهای تامین مالی را وامهای مصرفی، رهنی و تجاری تشکیل میدهند. در سال 2000 وامهای تجاری و مصرفی (که حسابهای دریافتی نامیده میشوند) حدود 8/58 درصد از کل داراییهای شرکتهای تامین مالی را تشکیل میدادند که این مبلغ در سال 1977 بالغ بر 1/95 درصد از کل داراییها بود. این مطلب حاکی از تغییر سیاست نگهداری داراییها در این مدت است به گونهای که نوع داراییها از تجاری و مصرفی در اوایل تشکیل به رهنی تغییر یافته است.
111 وامهای مصرفی
وامهای مصرفی شامل انواع وامهای اتومبیل، لیزینگ آنها و... است. در سال 2000 حدود 74 درصد از مجموع وامهای مصرفی را وامهای خودرو و لیزینگ خودرو تشکیل داده اما این مقدار در پایان سال 2006 به 59 درصد از کل وامهای مصرفی رسیده است. به طور کلی نرخ بهرهای که شرکتهای تامین مالی برای خودرو دریافت میکنند از بانکهای تجاری بیشتر است به طوری که در بازهء زمانی سال 1994 تا 1996 نرخ بهره این شرکتها 79/0 تا 67/1 درصد بیشتر از بانکهای تجاری بوده است. به همین دلیل است که گفته میشود مشتریان این شرکتها افراد ریسکپذیری هستند.در سال 2000 حدود 2/20 درصد از کل وامهای تجاری شامل وامهای متفرقه بوده که این مقدار در سال 2006 به حدود 9/15 درصد کاهش یافته است. داراییهای تجاری تبدیل به اوراق بهادار شده در سال 2000 حدود _4/12 درصد یعنی کمترین نقش را در پرتفوی وامهای تجاری داشته که این مقدار در سال 2006 به حدود 15 درصد افزایش یافته است.
2-بدهیها و حقوق صاحبان سهام
در سال 1977 حدود 4/28 درصد از بدهیها و حقوق صاحبان سهام را اوراق تجاری تشکیل میدادند. در حالی که این مقدار در سال 2000 به 1/18 درصد تنزل یافت. در سال 1977 دیگر منبع تامین مالی، وامهای کوتاهمدت و بلندمدت بود که حدود 4/40 درصد از کل بدهیها و حقوق صاحبان سهام را تشکیل میداد. در حالی که در ترازنامهء سال 2000 عمدهء اقلام بدهی مربوط به بدهی به شرکت اصلی (مادر) و بدهیهای متفرقه بوده که در حدود 8/46 درصد است. تکیهء این شرکتها بر وامهای بانکی و سرمایه در سالهای اخیر بسیار کمتر شده است به طوری که در سال 1977 حدود 7/5 درصد وام بانکی به 7/2 درصد در سال 2000 رسیده و 5/14 درصد سرمایه در سال 1977 به 9/10 درصد در سال 2000 رسیده است. همان طور که در بالا اشاره شد، این شرکتها تاکید زیادی روی اوراق تجاری دارند به گونهای که بازار این اوراق در ایالات متحده عمدتا در دست این شرکتهاست. بیشتر اوراق تجاری منتشرشده توسط این شرکتها نیز سررسیدی کمتر از 30 روز دارند در حالی که از لحاظ قانونی تا 270 روزه هم میتوانند منتشر کنند.
عملکرد صنعت
در چند سال اخیر تقاضای وام برای افرادی که دارای درآمد متوسط یا کم هستند بهشدت افزایش یافته است. این افراد به علت نداشتن پسانداز، در شرکتهای تامین مالی با مانعی مواجه نمیشوند. همچنین با افزایش مقدار وام، این شرکتها تجربهء سودهای کلان را نیز بهدست آوردهاند. به منظور کاهش هزینههای ارایهء خدمات و سودآوری هر چه بیشتر، این گونه شرکتها در سالهای اخیر به سمت ادغام و خرید پیش رفتهاند.
112- وامهای رهنی:
هر چند وامهای رهنی در اوایل کار این شرکتها جایگاه خوبی در پرتفوی این موسسات نداشت (به عنوان مثال در سال 1977 هیچ وام رهنی در پرتفوی آنها نبود) اما اخیرا جایگاه مناسبی پیدا کرده است.منظور از وامهای رهنی وامهایی است که پشتوانهء آنها دارایی واقعی است. این وامها در صورتی که دارای ویژگیهای مشخصی باشند قابل تبدیل به اوراقبهاداری نیز هستند که در بازارهای ثانویه قابل خرید و فروش است. پس از اصلاحات مالیاتی در سال 1986 وامهای رهنی خانگی از سودآورترین قسمتهای پرتفوی وامهای شرکتهای تامین مالی محسوب میشود.
113- وامهای تجاری:
قسمت عمدهء پرتفوی وامی این موسسات را این نوع وام تشکیل میدهد. این شرکتها چندین مزیت برای ارایهء این نوع وامها دارند که در زیر به آنها اشاره میشود:
الف) عدم محدودیت قانونی برای اعطای وام و تسهیلات به انواع شرکتهای تولیدی و خدماتی.
ب) از آنجا که سپرده قبول نمیکنند، محدودیتهای قانونی بانکهای تجاری را ندارند.
ج) از آنجا که این شرکتها زیر نظر شرکتهای مادر اداره میشوند، از خبرگان و کارشناسان صنایع مختلف بهرهمند هستند.
د) با افراد ریسکپذیرتری نسبت به بانکهای تجاری سروکار دارند.
ه) شرکتهای تامین مالی هزینههای کمتری نسبت به بانکهای تجاری دارند (هزینهء تاسیس شعب و...)
وامهای تجاری انواع مختلفی دارند. یک قسمت از این نوع وام را لیزینگ خردهفروشی و عمدهفروشی اتومبیل تشکیل میدهد. طبق آمار ارایه شده توسط فدرال رزرو در سال 2000 حدود 7/17 درصد و در سال 2006 حدود 9/17 درصد از کل وامهای تجاری را لیزینگ خردهفروشی و عمدهفروشی اتومبیل تشکیل داده است. وام تجهیزات در سال 2000 حدود 7/49 درصد و در سال 2006 حدود 51 درصد از کل وامهای تمایل زیادی پیدا کردهاند و به دلیل وجود بازار رقابتی شدید، شرکتهایی که توانایی رقابت در این عرصه را نداشتهاند با زیانهای هنگفتی مواجه شدهاند. استفاده از فنآوری اطلاعات نیز به طور کلی در این صنعت و به ویژه در این شرکتها به شدت افزایش پیدا کرده است به گونهای که با استفاده از این فنآوری، با کاهش هزینههای جاری قدرت رقابت به شدت افزایش مییابد.
مقرراتفدرال رزرو در طبقهبندی خود این شرکتها را در شمار شرکتهایی پذیرفته است که داراییهای آن همان وامی است که به افراد و شرکتهای تجاری و... اعطا میکنند. از طرفی این شرکتها را در شمار نهادهای مالی واسطهای نیز طبقهبندی کرده است که از مابهالتفاوت نرخ بهره سود کسب میکنند. از آنجا که این شرکتها سپرده قبول نمیکنند قوانین سخت بانکی شامل حال آنها نشده و توانایی بیشتری برای ارایهء خدمات شبه بانکی دارند. این شرکتها به دلیل ارایهء وامهای کلان باید اطمینان کافی به سرمایهگذاران خود در مورد عدمورشکستگی بدهند که داشتن نسبت اهرمی کم و همچنین نگهداری داراییهای سرمایهای خود دلیل محکم اطمینان کافی برای سرمایهگذاران فراهم میآورد. سرمایهء این شرکتها در سال 2000 معادل 9/10 درصد از کل ساختار سرمایه بود. این در حالی است که در بانکها این مقدار در همان سال حدود 5/8 درصد بوده است. این شرکتها از طرف شرکتهای مادر خود نیز به طور کامل حمایت میشوند که این خود نیز دلیل دیگری بر توانایی این شرکتها بر جلوگیری از ورشکستگی است
کارشناس ارشد موسسهء توسعهء صنعت سرمایهگذاری ایرانبرگرفته از مجلهء پیام سرمایهگذاری (تابستان 86) ده است به گونهای که با استفاده از این فنآوری، با کاهش هزینههای جاری قدرت رقابت به شدت افزایش مییابد.