محصولات ویژه
(( بسمه تعالی ))
انا لله و انا الیه راجعون
پیرو جسارت علی مطهری وحمایت بعضی خواص پاسخ داده میشود .
شایسته بود مردم ولایت مدار شیراز و مخصوصا بازاریان و کسبه که همواره انقلاب و نظام مقدس را در کنف حمایت خود داشته اند این بار نیز با حرکتی انقلابی جوابی دندان شکن و قاطع به حریم شکنانی همچون علی مطهری فرزند نا خلف میدادند.
اولا همینجا لازم است ما از جناب روحانی وسایر مسئولین محترم نظام که در قبال این فاجعه بعکس موضع گرفتند گله مند باشیم و عرض کنیم جناب روحانی حمله کنندگان به علی مطهری نه تنها ارازل و اوباش نبودند بلکه مدافعان حریم سومین حرم اهل بیت بودند ما آنان را میستاییم آنان افرادی شجاع و دلیر بودند آنان نیروهایی همواره آماده جهت هر نوع فدا کاری برای نظام و انقلابند آنان همان کسانیند که اگر نبودند فتنه 18 تیر در شیراز خاموش نمیشد جنابعالی نباید عجولانه و بدون تامل قضاوت میکردید همینجا ما به تمامی ایادی فتنه و فتنه انگیزی هشدار میدهیم که شیراز بعنوان سومین حرم اهل بیت بارانداز خوب و مطمئنی برای مطامع سیاسی شما نخواهدبود و در صورت تکرار به مصداق کلام نورانی امیر المومنین علی ابن ابی طالب علیه الاف تحیت و ثنا که می فرمایند (( رد الحجر من حیث جاء )) جوانان غیور وانقلابی شیراز به تکلیف خود عمل خواهند کرد و همینجا لازم است باب یادآوری به فتنه انگیزان عرض کنم آزموده را آزمودن خطاست واین گوی و این میدان
ثانیا چرا جناب روحانی و آقایان دیگر همچون لاریجانی که بعنوان دایگان دلسوز تر از مادر بی تربیتی و گستاخی و جسارت این فرزند نا خلف(علی مطهری) را به نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه معزز شیراز حضرت آیت الله ایمانی را نادیده گرفته اند چرا چرا چرا .
آیا نمیشد به عنوان همان دایه دلسوز تر از مادر ایشان را از عواقب خطر ناک چنین تو هینی بیم میدادند انصاف داشته باشید ولو یک بار فقط یک بار با دقت نامه جسارت به قلم نامبرده را بخوانید هر انسان آزاده ای که کمترین عرق و علاقه ای به علما و بزرگان و استوانه های نامدار شیعی داشته باشد متاسف میشود.
بله حضرت آیت الله ایمانی حفظه الله تعالی در ردیف استوانه های محکم شیعی و نظام مقدس است دریغ از حتی یک تذکر به نامبرده این است معنی دولت تدبیر و امید؟ امید به چی؟
ثالثا آنچه بیش از جسارت به قلم آن فرزند نا خلف ما را متاسف و ناراحت کرد موضعگیری عده ای از خواص محترم بود که با موضعگیری ناصواب و دو پهلو در قالب بیانیه و سخنرانی نه تنها تدارک و جبران ما فات نکردند و باعث التیام زخم جسارت نشدند بلکه نمک بر زخم پاشیدند و خراب کردند من جمله آنها جناب دکتر لنکرانی بود که در بیانیه خود قبل از انکه حریم شکنان را محکوم کند کار جوانمردانه و غیورانه مدافعان را محکوم و تقبیح میکند و آنرا ضد فرهنگ معرفی میکند که همینجا لازم است خدمت ایشان گفته شود جناب لنکرانی خنثی و بی تفاوت بودن فرهنگ است؟ پس فرهنگ فاطمی چه میشود مگر نه اینکه هر چه از صدر اسلام تا کنون بر اسلام از ظلم و جور رفته است از همین بی تفاوتی و خنثی بودن رفته است مگر نه اینکه هرچه امروز در این ام القرا از عزت و آبرو وجود دارد از جرئت و جسارت و غیرت امام و امت بوده است واقعا من بسیار متاسف شدم از تحلیل ضعیف شما اگر فرهنگ یعنی این تعریفی که شما ارائه داده اید پس قران و اهل بیت ضد فرهنگ هستند خدا اخر و عاقبت همگان را ختم به خیر کند
لازم است همگان بدانند ما جسارت به امام جمعه محترم و نماینده محترم مقام معظم رهبری را اهانت و جسارت به رهبری عزیزمان میدانیم و جسارت به معظم له را جسارت به امام عصر ارواحنا له فدا و جسارت به آن امام همام را جسارت به ساحت الهی میدانیم و این یعنی خط قرمز امت حزب الله پس شایسته است شما حضرات اولین کسانی باشید که مصرانه محاکمه این فرد معلوم الحال را از دستگاه قضا بخواهید.
لازم به تذکر است همین آقازده ننر و مغرور واز خود راضی با حماقت های اشکار و ایجاد زمینه برخورد در شهر های مختلف بویزه در محیط های علمی و دانشگاهی خواسته و نا خواسته کمک کننده است به
1.بحث فتنه به نفع اصلاح طلبان سر زبانها بچرخد.
2.جناح به اصطلاح اصلاحات که به فساد فرهنگی و اقتصادی مشهور است بعنوان انسانهای شریف به مردم معرفی شوند .
3.چهره ای مظلوم از اصلاح طلبان در جامعه ترسیم شود.
4.محیط های علمی به نفع اصلاح طلبان سازمادندهی شود .
5.اصول گرایان بعنوان افرادی افراطی بی منطق خشونت طلب به جامعه معرفی شود.
6.بلایی که در سال 76 بر انصار حزب الله امد بر سر اصول گرایان بیاید
7.زمینه برای فتنه ای دیگر در انتخابات بعدی فراهم شود .
8. موفقیت سایر قطعات پازل اصلاحات تضمین شود .
لذا لازم است امت حزب الله هوشیار باشد وبه تحقق اهداف فتنه کمک نکند و لازم است به همین اقایان خواص بی تفاوت وبلکه حق به جانب عرض کنم مگر نه اینکه ایشان خلاف نظر صریح شورای محترم نگهبان چانه زنی میکند و این مغالطه را به میان مردم میکشد؟آیا غیر از این است؟ پس باید این را بدانیم که کلام نورانی و راهگشای امام راحلمان همواره بر همگان حجت است.
که میفرمایند ( هر کس به حکم شورای نگهبان بی اعتنایی کند و با ان مخالفت کند و مخالفت خود را به میان مردم بکشید مفسد فی الارض است و مفسد فی الارض حکمش اعدام است )
والسلام
حجت الله نوروزی جنتی مدیریت حوزه علمیه شهدا مکتبالاشراق شیراز
سایهنشینان با معرفی گزینههایی که از رأی عدم اعتماد نمایندگان به آنها اطمینان دارند، تصویری دروغین از تقابل مجلس با دولت ارائه میکنند و از این طریق ناکامیها و کمکاریهای خود را به کارشکنی مجلس! نسبت میدهند.
1- برخی از دولتمردان، روزنامههای زنجیرهای و اصحاب فتنه در هماهنگی با رسانههای بیگانه در این توهم میدمند که مجلس، سر ناسازگاری با دولت را دارد! و متأسفانه رئیسجمهور محترم نیز با اظهارنظرهایی نظیر اینکه؛ «نمایندگان سهمخواهی میکنند»! یا «اگر 10نفر دیگر را هم مجلس رد کند باز افرادی مشابه همانها را معرفی میکنیم»! و... به این توهم دامن میزنند.
این توهمپراکنی در حالی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی علیرغم اختلاف سلیقه سیاسی اکثریت آنان با دولت، گزینههای معرفی شده برای وزارتخانههای مختلف را با رأی بالا به کابینه فرستادهاند. تا آنجا که به عنوان مثال، 274 رأی موافق آقای دکتر طیبنیا وزیر اقتصاد در طول حیات مجلس شورای اسلامی بیسابقه بوده است و یا جناب دکتر هاشمی وزیر بهداشت با 260 رأی موافق که در شمار کمسابقهترین رأیاعتماد است به وزارت بهداشت رفت و همین مجلس با وجود تردیدهایی که درباره آقای فرجیدانا داشت، بعد از تعهد ایشان به حفظ مرزبندی با اصحاب فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 - که متأسفانه به آن پایبند نماند- وی را با 159رأی موافق مورد اعتماد قرار داد. آقای علی جنتی با 234 رأی موافق، آقای علیاصغر فانی با 185 رأی موافق، آقای گودرزی با 199 رأی موافق و... به کابینه رفتند. آیا این برخورد نمایندگان مجلس نشانه تلاش و عزم جزم آنان برای همکاری و همراهی با دولت نیست؟!
طی یکسال و چند ماه گذشته، بارها شاهد بودهایم که نمایندگان مجلس نسبت به عملکرد برخی از وزرا، پرسشها و تردیدهای جدی داشتهاند و در پارهای از موارد این پرسشها مطابق قانون «سوال ملی» تلقی میشدهاند. ولی توضیحات وزیران در کمیسیونها را بیآن که در مواردی واقعا قانع شده باشند، با تسامح پذیرفته و برای کمک به دولت از طرح آن در جلسه علنی خودداری کردهاند. اکنون باید پرسید؛ غیر از نمونههای یاد شده که تمامی آنها از همراهی و همدلی مجلس با دولت حکایت میکند، کدام نمونه را میتوان آدرس داد که حاکی از سنگاندازی نمایندگان مردم پیشپای دولت باشد؟!
البته نمونههایی از نادیده گرفتن حق و جایگاه قانونی مجلس از سوی دولت را شاهد بودهایم که از آن میان تنها به یک مورد اشاره میکنیم و باقی میگذاریم و میگذریم، آقای روحانی بعد از رأی عدم اعتماد نمایندگان مجلس به آقای نیلی احمدآبادی، در صفحه «توئیتر» خود نوشت «افکارعمومی قضاوت خواهد کرد، افکارعمومی ملت ما نه فاصله را میپسندد و نه خدای نکرده لجبازی را»! و این پرسش منطقی و قانونی را بیپاسخ گذاشت که مگر نمایندگان مجلس برخاسته از رأی ملت نیستند؟ و یا مگر مطابق قانوناساسی، حضور وزراء در کابینه مشروط به رأی اعتماد آنان نیست؟ و مگر نه این که به قول حضرت امام(ره) «مجلس در رأس امور است» «مجلس عصاره فضائل ملت است» و... ادامه مطلب...
به گزارش جهان، حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان "موج خون در دل لعل!" نوشت:
1- انتظار این بود که آقای دکتر روحانی در نطقی که از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ایراد کردند به اظهارات سخیف و اهانتهای بیشرمانه نخستوزیر بیسر و پای جزیره انگلیس علیه کشورمان پاسخ دندانشکن و پشیمانکنندهای میدادند ولی متأسفانه ایشان حق امانتی را که به عنوان رئیسجمهور ایران اسلامی و مردم انقلابی و حماسهساز آن برعهده داشتند، به جای نیاورده و از کنار سخنان گستاخانه دیوید کامرون با بیتفاوتی غیرقابلتوجیه که برای دولت و ملت این مرز و بوم تحقیرآمیز بود! به سادگی عبور کردند و نه فقط به تصریح، بلکه به اشاره و تلویح نیز پاسخی به آنهمه وقاحت و بیشرمی نخستوزیر انگلیس ندادند.
دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس چند ساعت بعد از ملاقات با آقای روحانی که نخستین دیدار رئیسجمهور ایران با نخستوزیر انگلیس، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایران را به حمایت از گروههای تروریستی، نقض حقوق بشر و غیرقابل اعتماد بودن برنامه هستهای کشورمان و... متهم کرد! و این همه در حالی است که فقط مروری گذرا به اسناد آشکار- و نه سری و طبقهبندی شده- از جنایات بیشمار دولت کنونی- و نه فقط امپراطوری سابق- انگلیس علیه ملتهای مظلوم و حتی مردم این کشور حکایت میکند و اسناد فراوان دیگری را میتوان آدرس داد که در حمایت انگلیس از گروههای تروریستی - از جمله، داعش، القاعده، منافقین- کمترین تردیدی باقی نمیگذارد و فعالیت هستهای کشورمان نیز به گواهی اسناد حقوقی و فنی در بستری صلحآمیز در جریان بوده و هست. ادامه مطلب...
در طول هر موج چه اتفاق می افتد؟
در این قسمت به شرح مختصری از آنچه در طول هر موج اتفاق می افتد می پرداریم . در مثال از بازار سهام استفاده می کنیم زیرا آقای الیوت هم از همین بازار برای تشریح تئوری خود استفاده کرده بود . ولی توجه داشته باشید که نوع بازار مهم نیست و می توانید این تئوری را از بازار ارز گرفته تا بازار نفت و طلا و ... به کار ببرید .
موج 1: سهام حرکت اولیه خود را انجام داده است . این حرکت به این دلیل رخ داده است که تعدادی از معامله گران به طور ناگهانی ( به دلایل مختلف واقعی یا تصوراتشان ) احساس کرده اند که قیمت پایین است و باید بخرند . این عامل موجود رشد قیمت شده است .
موج 2: در این مرحله عده ای از معامله گران حاضر در موج اول احساس می کنند که قیمت بیش اندازه بالا رفته و سود خود را گرفته و معاملات خود را بسته اند . این باعث می شود که سهام دوباره سقوط کند . اما سقوط آن به اندازه ای نیست که به قیمت پایین تر از ابتدای شروع موج اول برسد .
موج 3: این موج طولانی ترین و قوی ترین موج است . بازار توجه اکثریت معامله گران را به خود جلب کرده است . بیشتر مردم جذب این سهام شده اند و مایل به خرید آن هستند . این امر باعث می شود قیمت سهام بالا و بالاتر برود . در بیشتر مواقع قیمت سقف در موج سوم بالاتر از قیمت سقف در انتهای موج اول است .
موج 4 : مردم شروع به گرفتن سود و بستن معاملات خود می کنند . زیرا فکر می کنند قیمت بیش از اندازه بالا رفته است . این موج ضعیف است . زیرا بیشتر مردم اعتقاد دارند که قیمت هنوز بالا می رود و می خرند .
موج 5 : این موجی است که در آن مردم زیادی دیوانه وار ، وارد بازار می شوند و این سهم را می خرند . مدیر عامل شرکتی که این سهم را ارائه می دهد روی جلد مجلات مختلف اقتصادی و مالی به عنوان برترین مدیر سال معرفی می شود ! دلایل بسیاری از کسانی که برای خرید این سهم واردبازار شده اند شاید خنده دار باشد ولی در هر حال موجب بالا رفتن بیش ازاندازه قیمت سهم می شود . محدودیتها با شروع الگوی ABC آغاز می شود .
اصلاح ABC: الگوی پنج موجی توسط الگوی سه موجی اصلاح شده و بازار بر می گردد .
نکته بعدی در سخنان روز دوشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی این بود که یک پرسش بنیادین در مذاکرات را تعیین تکلیف کرد. آن پرسش که از روز امضای توافق ژنو تاکنون همواره مطرح بوده، این است که اگر بناست میزان نیاز ایران تعیینکننده ظرفیت غنیسازی آن باشد، این نیاز را چه کسی تشخیص خواهد داد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان روز دوشنبه خود نشان دادند از دید ایشان، طرفی که میزان نیاز ایران به غنیسازی را معین میکند خود ایران است و هیچ تحمیل یا دیکتهای در این حوزه وجود نخواهد داشت.
امید آمریکاییها پس از توافق ژنو این بوده که با بهانه قراردادن مفهوم «تعریف دوطرفه نیاز»، نیاز عملی ایران به غنیسازی را بهگونهای تعریف کنند که با عدم غنیسازی مساوی از کار درآید. این تاکتیک اکنون باید کنار گذاشته شود والا مذاکرات بهسرعت به بنبست خواهد رسید. رهبر انقلاب در فرمایشات خود این مساله را که آمریکا یا هر طرف دیگری بخواهد نیاز ایران را معین کند به 2 روش نفی کردند؛ نخست اینکه خود این نیاز را به دقیقترین وجه ممکن و با استفاده از ادبیات فنی روزآمد تعریف کردند و دیگر اینکه اساسا مشروعیت و صلاحیت آمریکا برای چنین امری را با استناد به ماهیت و کارنامه آمریکا زیر سوال بردند.
واپسین نکته نیز که بسیار مهم است این است که نوع ادبیات رهبر معظم انقلاب اسلامی مملو از قدرت و اعتماد به نفس بود. طرفی در مذاکرات خط قرمز معین میکند ـ آن هم آشکارا و در عالیترین سطح ـ که اولا خود را در موضع قدرت میبیند، ثانیا نگران شکست مذاکرات نیست و ثالثا بنا ندارد به دشمنان خود اجازه بدهد درباره آینده و سرنوشت ملتش تصمیم بگیرند.
این فقط یک تعیین تکلیف راهبردی برای مذاکرات نیست، بلکه ایجاد یک الگوی گفتمانی برای آن هم هست.